جوانه های امید در دل انسان های فراموش شده روزگار
- شناسه خبر: 15987
- تاریخ و زمان ارسال: 26 مهر 1396 ساعت 17:57
- بازدید : 103 بازدید
- نویسنده: بلوچ پرس
محمد بلوچ زهی-در خطه هنر پروری چون سیستان و بلوچستان که آوازه فرهنگ و هنر غنی و هنرمندان فاخر و بی شمار آن از مرزها فراتر رفته یکی از رنج های بی شمار و غم بار کار ما بطور معمول مواجه با هنرمندان فراموش شده فاخر و در عین حالکم ادعایی است که با درد فقر و رنج بیماری روزگار سخت را سپری می نمایند بدون اینکه صدای ایشان به جایی برسد.
بارها پیش آمده در بازدیدها و سرکشی از روستاها و یا اینکه بصورت حضوری انسانهایی بسیار دردمند از جنس فرهنگ و هنر و نیز با سابقه بسیار درخشان و رزومه قابل توجه به بنده مراجعه نموده اند تا بخشی از دغدغه های لاینحل و رنج های بی شمار خویش را بازگو نمایند یا از سر درد دل یا به امید گشایشی چند. همینطور نیز هستند بسیار هنرمندانی که سالهاست
خانه نشین شده اند و مریض احوال که در سکوت و فراموشی و انزوای مطلق چشم بر جهان رنج و درد فرو می بندند بدون اینکه حتی مجال حضور یابند و یا بازگو نمایند دردهای خویش را.
در روزهای گذشته مدیر عامل صندوق اعتباری هنر کشور سید حسین سید زاده به همراه مشاور خویش بانو زهرا حق شعار به منظور بررسی مسائل و مصائب پیش روی هنرمندان بلوچ و سیستانی سفری چند روزه به شهرستانهای این استان کمتر دیده شده و هنرمندان فراموش شده آن داشتند که این اقدام در خورتوجه شاید برای نخستین بار باشد که اتفاق می افتد و همین حضور کارساز روزنه های امید را در دل هنرمندان مظلوم اما فاخر این خطه ایجاد نمود و شوری را در فضای فرهنگ و هنر سیستان و بلوچستان پدید آورد که کم لطفی است اگر ما بر حسب وظیفه تاثیرات این حضور امید آفرین را نادیده بگیریم و بر نشماریم.
در طول حدود دو دهه و اندی از تشکیل صندوق اعتباری هنر شاید برای اولین بار باشد که مسئولان آن چنین با عشق و علاقه و با نگاهی توام با کرامت انسانی به دل هنرمندان فراموش شده بیایند و دغدغه های معیشتی آنان را مورد توجه و رصد قرار بدهند و در دستور رسیدگی.
حال چند سوال پیش می آید که چرا در گذشته چنین نهاد کارساز و مهمی در سطح کشور که می توانست یک پویایی بر فضای فرهنگی ایجاد نماید و جبران خسارت، لااقل برای مناطق محروم کشور که هنرمندان فاخر آن با مصائب بیشماری دست و پنجه نرم
می کنند و ناشناخته می میرند چنین گمنام مانده؟
چرا در گذشته چتر سیاست های حمایت گونه این نهاد ولو نیمه دولتی متمرکز بر مرکز بوده؟ چرا این حمایت ها مشمول بسیاری از هنرمندان و اساتید فاخر استانها و مناطق محروم کشور نشده که حتی بدون ثبت و ضبط آثار فاخر و بی بدیل شان از دنیار رفته اند ؟ و دهها سوال دیگر!
بگذریم از چراهای بی حاصل؛ باید توجه داشت که از میان دهها اساتید برجسته و فاخر بلوچ چون گل محمد بلوچ، محمد علی محمد حسنی،رسول بخش زنگشاهی،خلیفه محمود بلیده،ابابکر درزاده،برادران آتشگر،اسحاق بلوچ نسب،ناصر آبخون،عمر سامی، مهدی یارمحمد زهی،بانو زبیده آزادی، بانو شمشک،عبدل علی هوت،وحید حسین زهی و… هیچکدام از این اساتید و یا هنرمندان ایرانی نه تنها مستمری و بیمه نداشته بلکه با کمترین توجه و حمایتی رنج بی پایان زندگی را تحمل نموده حتی بدون کمترین اعتراضی.
استاد کمالان هوت یک اسطوره بی بدیل در عرصه فرهنگ و هنر بلوچستان است و در تاریخ،گوشت و خون و فرهنگ مردمان بلوچ جای گرفته. ایشان چنان مظلومانه رفت که امروز حتی یک اثر ضبط شده از این هنرمند ملی در دسترس نیست. موسی بلوچ دونلی نواز نفس طلایی در حین مسافر کشی به دیار باقی شتافت. استاد علی بلوچ،مرحوم عثمان بزن و سلیمان درزاده نیز گمنام و همینطور بدون حتی یک اثر ضبط شده به دیار باقی شتافتند و دهها هنرمند و اساتید بنام دیگر.
حال می توان به جرات گفت استراتژی جدید مدیران پراگماتیسم صندوق اعتباری هنر و تغییر نگاه حمایتی آنان از مرکز به مناطق کم تر توسعه یافته و بهره مندی هنرمندان شاخص،کم ادعا و فقیر این مناطق از مزایایی چون وام های بی بهره،دریافت مستمری، بیمه و… نه تنها ضعفهای چهار سال گذشته فرهنگ و هنر دولت یازدهم بلکه کم توجهی های دولت های قبل را نیز در عرصه فرهنگی می تواند این اقدام انسانی و گام امیدوار کننده جبران نماید.
امیدواریم در کنار این اقدام ارزشمند، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و به تبع آن مدیر عامل جوان صندوق اعتباری هنر ثبت و ضبط آثار رو به زوال هنرمندان شاخص و اساتید صاحب نام را نیز در دستور کار قرار دهند و در اولویت نخست خویش، چرا که با درگذشت بسیاری از هنرمندان و اساتید صاحب نام در مناطقی چون سیستان و بلوچستانی که فرهنگ و هنر آن فقط اتکا دارد بر فرهنگ شفاهی ، روز به روز از غنای فرهنگی کشور بدون ثبت و ضبط آثار این گونه هنرمندان کاسته می شود.