امام جمعه اهل سنت زاهدان: دولت و مجلس نباید تحت تاثیر فشارها عقب نشینی می کردند/ مردم از این نوع رفتار و بی توجهی به جامعه اهل سنت به شدت گلایه مند هستند
- شناسه خبر: 17296
- تاریخ و زمان ارسال: 15 مرداد 1396 ساعت 22:05
- بازدید : 33 بازدید
- نویسنده: نویسنده
به گزارش دریافتی بلوچ پرس،درحالیکه رهبران اقلیتهای دینی ایران و بسیاری از مقامات کشورهای گمنامی همچون دماغه سبز در مراسم تحلیف رئیسجمهوری حضور داشتند، جای شخصیتهای ملی و اثرگذار اهلسنت همچون مولانا عبدالحمید در این مراسم خالی بود.
اصل دوزادهم قانون اساسی پس از اعلام رسمیت “اسلام” و “مذهب جعفری اثنی عشری”، مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی را دارای احترام کامل دانسته است، اما در مقام عمل، اهلسنت هیچ جایگاهی در مناسبات و مدیریتهای کلان کشور نداشته و شخصیتهایی مانند مولانا عبدالحمید که در سطح جهانی نیز مورد احترام محافل علمی و دینی جهان اسلام هستند، به مراسمی که میتواند نشان وحدت و همبستگی و عزت ایرانیان باشد دعوت نمیشوند.
در اینباره با جناب شیخالاسلام مولانا عبدالحمید گفتوگویی انجام دادیم.
در آغاز نظر ایشان را در رابطه با تاثیر حضور شخصیتهای اهلسنت در چنین مراسمی پرسیدیم.
مولانا عبدالحمید: ما با داعیه اسلاممحوری و وحدت امت اسلامی انقلاب کرده و ۳۸ سال است که شعار وحدت سر میدهیم. در این مدت با نامگذاری هفتهای به نام «هفته وحدت» و برگزاری دهها مراسم و همایش با موضوع «وحدت اسلامی» درباره این موضوع سخن گفته شده و مقالات و مطالب بیشماری منتشر شده است، اما واقعیت آن است که وحدت با حرف و شعار محقق نمیشود. در بسیاری از کشورها هفتهای به نام وحدت وجود ندارد و شعاری درباره وحدت مطرح نمیشود، اما وحدت در عمل وجود دارد؛ حتی کشورهایی مانند افغانستان که به دلیل جنگ و مشکلات داخلی از لحاظ علمی و فرهنگی از ما پایینتر هستند و از توسعه عقب ماندهاند، به این مقوله توجه داشته و بسیاری از مقامات این کشور در سطوح مختلف از معاون اول رئیسجمهور گرفته تا وزیر و استاندار از اهل تشیع هستند و پاکستان نیز بارها حضور اهل تشیع را در مناصب عالی حکومتی در حد ریاستجمهوری، نخستوزیری و پایینتر تجربه کرده است، درحالیکه این کشورها دارای جمعیتی با اکثریت اهلسنت هستند اما دریافتهاند که حفظ و بقای حاکمیت آنان و سربلندی کشورهایشان در گرو وحدت و همبستگی و توجه به حقوق اقلیتها و مشارکت دادن آنان در اداره کشورهایشان است.
در کشور ما متاسفانه با وجود شعارهای فراوانی که در زمینه وحدت اسلامی مطرح میشود، اما در عمل اقدام چندانی برای این منظور صورت نمیگیرد و بعد از ۳۸ سال هنوز اهلسنت از حضور در مدیریتهای کلان کشور و حتی در سطح استاندار محروم بوده است، درحالیکه رهبران اقلیتهای دینی در مراسم و مجالس مانند «تحلیف ریاستجمهوری» حضور دارند، شخصیتهای ملی اهل سنت به اینگونه مراسمات دعوت نمیشوند و جایگاه آنان دیده نمیشود. زمانیکه مردم ما در داخل کشور و دیگر ملتهای جهان بهویژه مسلمانان در کشورهای دیگر این مراسم و شیوه رفتار با اهلسنت را میبینند به شعارهای وحدت اسلامی بیاعتماد و نسبت به ما بدبین میشوند. اینگونه رفتارها آثار سوء و نامطلوبی برای نظام و کشور داشته و مردمی را که در همه عرصهها و صحنههای نظام از جمله انتخابات حضور حداکثری داشتهاند مأیوس و دلسرد میکند.
*جنابعالی در پاسخ به علت عدم حضور خود در مراسم تحلیف ریاستجمهوری گفتهاید که رئیس و هیئترئیسه مجلس از شما برای حضور در این مراسم دعوت نکردهاند، اما یکی از اعضای هیئترئیسه مجلس مدعی شده است که قسمت اداری مجلس متولی دعوت بوده است. از طرفی عدهای این انتقاد را متوجه دولت میدانند زیرا بسیاری از مدعوین، مهمانان دولت بودهاند. به نظر شما عامل اصلی عدم دعوت از جنابعالی چه بوده است؟
مولانا عبدالحمید: اگرچه قسمت اداری مجلس متولی دعوتها بوده است، اما تصمیمگیران اصلی برای دعوت از شخصیتها و مقامات داخلی و خارجی، دولت و هیئترئیسه مجلس هستند و هر دو در خصوص حضور اهلسنت در این مراسم ملی که متعلق به همه ایرانیان است کوتاهی کردهاند. دولت که پیروزی خود را مدیون رأی قاطع و منسجم اهلسنت میداند نباید به راحتی تسلیم فشار گروهها و جریاناتی میشد که فقط به منافع خود میاندیشند و خیرخواه و دلسوز کشور نیستند. افراد و جریاناتی که حضور اهلسنت را برنمیتابند نمیخواهند ایران در جهان سربلند و عزتمند باشد. اهلسنت کشور ایرانی و مرزداران واقعی این سرزمین هستند و توجه به آنان و حقوقشان برای نظام مایه عزت است و نگاه جهان اسلام را به نظام اسلامی معطوف میکند.
اگر اهلسنت در مناصب بالای حکومتی و اداره کشور مشارکت داده شوند و در مجالس و محافل ملی مانند مراسم تنفیذ و تحلیف حضور عزتمندانهای داشته باشند نهتنها وحدت ملی و اسلامی در کشور تقویت میشود بلکه این امر به نفع اقلیتهای شیعه و سنی در کشورهای اسلامی است که با الگو گرفتن از ایران حقوق اساسی اقوام و مذاهب را مورد توجه قرار دهند.
بنابراین هیچگونه عذر و توجیهی چه از سوی دولت و چه از سوی مجلس قابل قبول نیست و
مجلس که خانه امید ملت است باید چهرههای ملی ادیان و مذاهب را در نظر میگرفت و نباید تحت تاثیر فشار افرادی که دوراندیشی ندارند واقع شده عقبنشینی میکرد.
همچنین اهلسنت از بیت مقام معظم رهبری که متعلق به یک گروه نیست، بلکه متعلق به شیعه و سنی و امید همه است، انتظار داشتند.
* ظاهراً در کابینه جدید دولت جای زنان و اهلسنت خالی است. دیدگاه شما در اینباره چیست؟
مولانا عبدالحمید: زنان بیش از نیمی از جامعه را تشکیل میدهند و نقش فعالی در انتخابات و عرصههای مختلف داشتهاند. بخش عظیمی از جامعه زنان ما دانشگاهی و دارای تحصیلات هستند و توانمندیهای بالایی برای مشارکت در توسعه کشور دارند. حضور زنان در هر دولتی نشانه توسعهیافتگی و رشد آن دولت و جامعه تلقی میشود.
در شرایط حاضر دنیا، حضور زنان در کابینه دولت به عنوان وزیر میتوانست نگاه دنیا را نسبت به ما تغییر بدهد و برد جهانی و بینالمللی داشته باشد، درحالیکه از لحاظ شریعت اسلام مانعی وجود نداشت و هماکنون از زنان در بسیاری از مدیریتها در جمهوری اسلامی کار گرفته میشود.
اهلسنت نیز جمعیت قابل توجهی از جامعه ایران را تشکیل میدهند و دارای اصالت و ریشه تاریخی در این سرزمین هستند. در همه صحنههای سیاسی کشور حضور فعالی داشتهاند و از نظام جمهوری اسلامی حمایت کردهاند و در مقابل جریان افراطگرایی و تکفیر ایستادگی کردهاند و در امنیت ملی و وحدت نقش تاثیرگذاری داشتهاند و دارند.
هر رئیسجمهوری که در ایران بر سرکار میآید، رأی اکثریت خود را مدیون جامعه اهلسنت است که زن و مرد اهل سنت با اتحاد و انسجام پای صندوقهای رأی آمده و سرنوشت کشور را رقم زدهاند، اما متأسفانه سهم قابل قبولی در اداره کشور نداشته و جای آنان در هیئت دولت و مدیریتهای کلان همیشه خالی بوده است.
اکنون قریب به چهل سال از عمر انقلاب اسلامی میگذرد و چهل سال برای بلوغ یک نظام سیاسی کفایت میکند. پیامبر گرامی اسلام در چهل سالگی به پیامبری مبعوث شدند. نشانه بلوغ سیاسی و فکری در یک حکومت، استفاده از همه ظرفیتها و توان همه افراد جامعه بهدور از نگاههای قومی و مذهبی است. افق دید مسئولان کشور باید بسیار وسیع و رو به آینده باشد تا بتواند کشور را در مسیر رشد و توسعه هدایت کند. هیچ جامعهای با نگاههای محدود و تنگنظری و تعصبورزی به رشد و توسعه دست نیافته است. عدم حضور زنان و اهلسنت در کابینه دولتی که شعار شایستهسالاری و یا مردمسالاری دینی را میدهد زیبنده و مطلوب نیست، زیرا این پرسش را مطرح میکند که آیا ممکن است در میان زنان، اقوام و اهلسنت انسانهای شایسته و توانمندی برای اداره کشور وجود نداشته باشد؟!
عدم حضور شخصیتهای ملی اهل سنت در مراسم تنفیذ و تحلیف رئیسجمهوری و عدم حضور توانمندان و شایستگان جامعه اهلسنت و زنان ایرانی در کابینه دولت دوازدهم مأیوسکننده است و انتظار میرود در فرصت باقیمانده جناب آقای دکتر روحانی این نگرانی و دغدغه را برطرف کرده و با اقداماتی عملی و قاطع نشان دهد که تسلیم جریانات و افرادی که بر ضد منافع ملی عمل میکنند، نشده و در مقابل گروههای فشار ایستادگی کند. جناب دکتر روحانی قدرت خود را از رأی مردم گرفتهاند و باید به وعدههایی که به مردم دادهاند وفادار باشند و اطمینان داشته باشند که در صورت عمل به وعدههایشان از حمایت مردم برخوردار خواهند بود.
در شرایط بحرانی جهان، اگر از ۱۸ وزیر، یک زن و یک اهل سنت باشد هم در جهان اسلام و هم در سطح دنیا دیدگاهها تغییر میکنند و به عزت کشورمان افزوده خواهد شد و تبلیغات دشمنان را خنثی خواهد کرد و ما نیز در داخل کشور به یک انسجام و اتحاد ملی بینظیر دست حاصل خواهیم کرد و هم از لحاظ منطقهای و بینالمللی قضاوتها نسبت به ما عوض خواهد شد و در راستای تنشزدایی و رفع اختلافات فرقهای و مذهبی موفقیت چشمگیری حاصل خواهیم کرد و رضایت پروردگار که با رضایت مردم است، حاصل خواهد شد. امیدواریم به این موضوع فکر شود و این فرصت زرین و استثنایی را از دست ندهیم.